چند وقتی میشد که رابطم رو با خانواده درست کرده بودم و کار خونه و آشپزی می کردم تا همه رو راضی و خوشحال نگه دارم و در عین حال خودم هم سرگرم بشم تا اینکه امشب برادرم با مادرم تماس گرفت و چهار ساعت تو گوشش خوند و شستشوی مغزیش داد که من باید آزمون استخدامی شرکت کنم چون سکینه و حلیمه و شفیقه تو آزمون استخدامی موفق شدن و منم باید راه پر فتوح اونارو طی کنم. در کل گند زد به همه تلاشایی که کردم. منم روانی شدم گفتم چرا انقد تو زندگی من دخالت می کنید؟ چرا نمیذارید به آزمون استخدامی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگهای جدید از خوانندهای معروف ایرانی zagrosfacemaker ایمنی و بهداشت فلزیاب پالسی | آموزش فلزیاب پالسی | انواع فلزیاب پالسی دانلود رایگان ایران طراحی قالب های فلزی بتن